اصفهان در حال احتضار
در ماه های آبان وآذر که با بیماری و نهایت مرگ پدر روبرو بودم مجبور شدم بعد از سالها یک سری به اصفهان بزنم .اگر چه نه وقت اصفهان گردی داشتم ونه حوصله اش را .اما چون پدرم را از شهرستان نطنز( پدر ومادرم ساکن نطنز بودند) به بیمارستانی در اصفهان منتقل کرده بودند لذا مجبور بودم هر روز به این بیمارستان بروم واز مسیر ها یی حتی کنار زاینده رود بگذرم (رودی که وجود نداشت!!!!)صرف نظر از این که به نظر می رسید برای جلوگیری از ترافیک وشلوغی بیش از حد ،بزرگراه ،روگذر وزیر گذرهای بسیاری احداث شده است اما نشان می داد حتی شهر رویایی اصفهان نیز بین مدرنیته و گذشته تاریخی اش گیر افتاده است .اگر چه هنوز هم خود را بهترین شهرایران می داند اما نصف جهانی که به شهرهای زیبای دنیا فخر می فروخت دچار هوای آلوده ،ترافیک سنگین ، خشکسالی و شهری بدون رود شده است وافسوس به من حالتی دست دادکه ناراحتیم به خاطر مریضی پدر تبدیل به یک افسردگی شدید گشت واحساس خفگی کردم وبه خود گفتم در اینجا همه چیز بوی مرگ می دهد .پس آن اصفهان زیبای عصرصفوی که نه ایران بلکه مشرق زمین به آن می نازید کجاست ؟آن زاینده رود که شاید در برابر رودهای بزرگ دنیا به مانند یک نهر بود اما در این منطقه به مانند نهر های بهشتی به سرزمین خشک ایران مرکزی حیات وجان می بخشید کجاست؟ آن نهرهای روان در محلات قدیمی که در اصفهان به مادی معروف بودند کجاست ؟چهارباغ زیبا توسط پروژه های ساخت وساز ( فکر می کنم مترو بود )صورتش زخمی بود امید وارم حداقل این پروژه به این خیابان زیبا آسیبی نرساند .بعضی پارکها زیبا بودند اما به خاطر ترافیک ، بیشتر مسیرم اززیر گذرها بود وزیبایی وسرزندگی را نتوانستم در عبور ازاین زیر گذر ها ببینم ویاحس کنم.
نمی دانم شاید حال پدرم باعث شده بود به اصفهان اینگونه بنگرم .ولی به من حق بدهید اگر حتی حالم هم چندان تعریفی نداشت اصفهان دهه شصت می توانست حالم را بهتر کند اما اصفهان 1395 مرا غمگین تر ، افسرده تر و نا امید تر کرد. اصفهانی ها ، ایرانی ها ! اصفهان وزاینده رود در حال احتضار است!!!! بجنبید.
وای برما !